English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (7407 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
cinderous U خاکستر مانند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
cinders U خاکستر خاکستر کردن
cinder U خاکستر خاکستر کردن
ash U خاکستر شدن خاکستر
ashes U خاکستر
slag U خاکستر
sinter U خاکستر
ash U خاکستر
incinerating U خاکستر کردن
ash U خاکستر کردن
incinerated U خاکستر کردن
incinerate U خاکستر کردن
wood ash U خاکستر چوب
potash U شخار خاکستر
potass U شخار خاکستر
gleed U خاکستر گرم
tuff U خاکستر اتشفشانی
ash-pit U خاکستر دان
fly ash U خاکستر بادی
pumicite U خاکستر اتشفشانی
black ash U خاکستر سیاه
ash tire U خاکستر گرم
slag U درده خاکستر
fly ash U خاکستر پرا
incinerates U خاکستر کردن
ash-chest U خاکستر نگه دار
embers U اخگر خاکستر گرم
ashpit U چاله مخصوص خاکستر
ember U اخگر خاکستر گرم
cirerar yurn U فرف خاکستر مرده
ash volcanic U خاکستر انش نشان
flyash U خاکستر حاصل از زغال سنگ
to d. down a fire U اتش رازیر خاکستر کردن
columbarium U جای نگهداری خاکستر مردگان
urns U گلدان یا فرف محتوی خاکستر مرده
urn U گلدان یا فرف محتوی خاکستر مرده
ashen U شبیه خاکستر مربوط به چوب درخت زبان گنجشک
bushbabies U گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
bushbaby U گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
bone china U چینی فراتاب و فریف که از رس سفید و خاکستر استخوان درست شده است
cinerarium U [گلدان یا ظرف زیبا شبیه جعبه برای نگهداری خاکستر مردگان]
fossiliferous U فسیل مانند سنگواره مانند
lamellate U لایه مانند ورقه مانند
fettling U شن یاکلوخهای که درته کوره می ریزند تا انرا محافظت کند خاکستر ته کوره
adjustable wheel U چرخ تنظیم پذیر [مانند بلندی] [چرخ تطبیق پذیر] [مانند نوع جاده]
chemical wash U کهنه شور یا دواشور نمودن فرش با کلر و خاکستر چوب جهت ملایم کردن رنگ ها و افزایش طول عمر ظاهری و غیر حقیقی فرش
unprecedentedly U بی مانند
penniform U پر مانند
goatish U بز مانند
analogous U مانند
capitate U مانند سر
capillaceous U مانند نخ
tough U پی مانند
incomparable U بی مانند
gypsiferous U گچ مانند
unequaled U بی مانند
reedier U نی مانند
threadlike U نخ مانند
reediest U نی مانند
reedy U نی مانند
blotchy U لک مانند
floriform U گل مانند
pipelike U نی مانند
unprecedented U بی مانند
etc U و مانند آن
plumelike U پر مانند
womanlike U زن مانند
without an e. U بی مانند
tendinous U بی مانند
fulidal U اب مانند
unapproachable U بی مانند
fluty U نی مانند
plumose U پر مانند
feathery U پر مانند
filiform U نخ مانند
thready U نخ مانند
castellated U دژ مانند
etcetera U و مانند ان
unequalled U بی مانند
after the example of U مانند
lambdoid U مانند
string U نخ مانند
analogue U مانند
analogues U مانند
impish U جن مانند
nearing U مانند
unique U بی مانند
uniquely U بی مانند
inapproachable U بی مانند
vide U مانند
toughest U پی مانند
inimitable U بی مانند
arundinaceous U نی مانند
unparalleled U بی مانند
mammilliform U مانند
aquiform U اب مانند
mammilary U مانند
anthoid U گل مانند
similiar U مانند
argillaceous U گل مانند
liplike U لب مانند
analog U مانند
and so on U و مانند ان
argillaceous U رس مانند
simulant U مانند
tougher U پی مانند
near- U مانند
similar U مانند
foggiest U مانند مه
nearest U مانند
nearer U مانند
neared U مانند
as U مانند
near U مانند
nears U مانند
encephaloid U مخ مانند
icily U یخ مانند
frothy U کف مانند
foggy U مانند مه
myrtle formed U اس مانند
foggier U مانند مه
deltoideus U مانند دال
cuticular U پوست مانند
discoid U قرص مانند
deiform U خدا مانند
dendriform U مانند درخت
cystoid U مانند مثانه
discoid U صفحه مانند
corpuscular U گویچه مانند
discoidal U صفحه مانند
puppyish U توله سگ مانند
dermatoid U پوست مانند
parchmenty U پوست مانند
racemiform U خوشه مانند
ctenoid U شانه مانند
cucullated U مانند خودیاباشلق
crinoid U زنبق مانند
cowish U گاو مانند
culicoid U پشه مانند
dermoid U پوست مانند
dermoidal U پوست مانند
digitiform U انگشت مانند
corvine U کلاغ مانند
cryptand U حجره مانند
deltoid U مانند دال
puriform U چرک مانند
disclike U صفحه مانند
pyramidic U اهرام مانند
aphthoid U برفک مانند
sciurine U سنجاب مانند
billowy U موج مانند
boll U برامدگی مانند
scalelike U ترازو مانند
boxy U جعبه مانند
brach U تازی مانند
scalelike U فلس مانند
scabious U دله مانند
bursiform U کیسه مانند
bursiform U کیف مانند
butyric U کره مانند
cadaveric U لاشه مانند
campanulate U زنگ مانند
benzenoid U بنزن مانند
sciuroid U سنجاب مانند
scopulate U کلاله مانند
shelflike U تاقچه مانند
arborescent U شاخه مانند
arciform U قوس مانند
argillaceous U مانند خاک رس
as ever U مانند همیشه
sheetlike U ورقه مانند
as usual U مانند همیشه
shadowlike U سایه مانند
seedlike U بذر مانند
seamilike U درز مانند
asteroidal U مانند ستاره
auriform U گوش مانند
baccate U توت مانند
canaliculate U ابراه مانند
cancellate U شبکه مانند
carneous U گوشت مانند
columniform U ستون مانند
rheumatoid U مانند روماتیسم
reniform U کلیه مانند
reeding U طرح نی مانند
ravined U کلاغ مانند
coralline U مرجان مانند
bosomy U پستان مانند
coralloid U مانند مرجان
coriaceous U چرم مانند
leatheroid U چرم مانند
rattish U موش مانند
corneous U شاخ مانند
coroniform U تاج مانند
collective goods U مانند جاده
cloistral U دیر مانند
rhizoid U ریشه مانند
carunculate U مانند لحیمه
ceraceous U مانند موم
ceratoid U شاخ مانند
sanguineous U خون مانند
Recent search history Forum search
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
3as red as a rose
1معنی کلمه outliner در مکانیک خودرو (اتوبوس)
1wildlike
0coopling
0نحوه کار با نرم افزار waze
0 دستگاه یو پی اس چیست و چه وظیفه ای در سازمان دارد؟
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com